English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (2001 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
indent U شروع و یا حرکت دادن یک متن به اندازه تعدادی فاصله از لبه چپ یا راست ابتدای کاغذ
indenting U شروع و یا حرکت دادن یک متن به اندازه تعدادی فاصله از لبه چپ یا راست ابتدای کاغذ
indents U شروع و یا حرکت دادن یک متن به اندازه تعدادی فاصله از لبه چپ یا راست ابتدای کاغذ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
paper U روش حرکت دادن کاغذ به جلو
papers U روش حرکت دادن کاغذ به جلو
papered U روش حرکت دادن کاغذ به جلو
slew U حرکت دادن کاغذ از میان یک چاپگر
papering U روش حرکت دادن کاغذ به جلو
friction feed U مکانیزم چاپگر که در آن کاغذ با قرار دادن آن بین دوچرخ حرکت میکند
aileron station U فاصله ابتدای فلپ تا لبه ان به موازات تیرهای اتصال ان
skips U حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
skip U حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
skipped U حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
bi directional U چاپگری که میتواند حروف را از چپ به راست و از راست به چپ با توجه به حرکت نوک به جلو و عقب روی صفحه چاپ کند.
plotter U وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
plotters U وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
angular momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
moment of momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
pages U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
paged U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
page U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
friction feed U تغذیه کاغذ توسط گیر دادن یک ورقه کاغذ میان دو غلطک تغذیه کاغذ تک
gyro U برای نشان دادن یا اندازه گیری حرکت زاویهای پایه خودحول یک یا دو محور عمود برمحور دوران بهره میگیرد
horizontal U حرکت نشانه گر در صفحه نمایش کامپیوتر از انتهای یک خط به ابتدای بعدی
size U 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
sizes U 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
sequential access U روش بازیابی داده از رسانه ذخیره سازی با شروع از ابتدای رسانه
approach end U نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
backward U جستجو برای دادهای که از موقعیت نشانه گر شروع میشود یا از انتهای فایل و به ابتدای فایل می رسد
dragged U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouse U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
partially true U تا یک اندازه راست
underhook U گرفتن سر حریف با دست راست دست چپ زیر بازوی راست حریف قلاب و با حرکت قدرتی حریف را از بغل به روی تشک پرت کردن
skull U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skulls U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
staging area U فاصله بین منطقه اماده کردن اتومبیل و نقطه شروع
space U فاصله دادن فاصله داشتن
spaces U فاصله دادن فاصله داشتن
carriage return U سیگنال یا کلیدی که به شروع خط بعد کاغذ یا صفحه نمایش می رود
counterclockwise U حرکت از راست به چپ
sorties U شروع حرکت
sortie U شروع حرکت
starboard U بطرف راست حرکت کردن
KEEP RIGHT U از سمت راست حرکت کنید.
slow gait U چهارنعل کوتاه با حرکت اسب به چپ و راست
perspective U روش تغییر اندازه و شکل اشیا برای تاثیرگذاری عمق و فاصله
perspectives U روش تغییر اندازه و شکل اشیا برای تاثیرگذاری عمق و فاصله
holes U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holed U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holing U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
hole U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
papering U حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
papers U حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
papered U حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
paper U حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
hit on the fly printer U چاپگری که در ان کاغذ و یامکانیزم چاپ در حالت ثابتی هستند به نحوی که شروع وتوقفی مورد نیاز نمیباشد
send off U حرکت اسبها از دروازه شروع
underway U شروع حرکت قایق در اب باکنترل
send-off U حرکت اسبها از دروازه شروع
send-offs U حرکت اسبها از دروازه شروع
starboard tack U حرکت قایق بااستفاده از باددر سمت راست
plotters U با حرکت داده قلم به دو جهت و کاغذ ثابت
plotter U با حرکت داده قلم به دو جهت و کاغذ ثابت
mounts U شروع حرکت روی وسیله ژیمناستیک
mount U شروع حرکت روی وسیله ژیمناستیک
sprocket feed U محل نگهداری کاغذ که چاپگر کاغذ را باچرخ دندانه دار در سوراخهای مقدار لبه هر کاغذ می چرخاند
train headway U فاصله زمانی حرکت دو ترن که یک یکان را حمل می کنند
linear momentum U اندازه حرکت
momentum U اندازه حرکت
liner momentum U اندازه حرکت
sailing date U تاریخ شروع سفر دریایی زمان حرکت
momentum coordinates U مختصات اندازه حرکت
conjugate momentum U اندازه حرکت مزدوج
angular momentum U اندازه حرکت زاویهای
momentum conservation U بقای اندازه حرکت
moment of momentum U گشتاور اندازه حرکت
conservation of momentum U بقای اندازه حرکت
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
pens U وسیله جانبی که قلم را روی کاغذ حرکت میدهد طبق یک ورودی
pen U وسیله جانبی که قلم را روی کاغذ حرکت میدهد طبق یک ورودی
penning U وسیله جانبی که قلم را روی کاغذ حرکت میدهد طبق یک ورودی
penned U وسیله جانبی که قلم را روی کاغذ حرکت میدهد طبق یک ورودی
spin angular momentum U اندازه حرکت زاویهای اسپینی
spin angular momentum U اندازه حرکت زاویهای اسپین
catch U نیروی اولیه بازوی شناگر در شروع حرکت ماهی گرفتن
break U جداکردن دو بوکسور ازیورتمه به چهارنعل حرکت از دروازه شروع اسبدوانی
breaks U جداکردن دو بوکسور ازیورتمه به چهارنعل حرکت از دروازه شروع اسبدوانی
wraparound U حرکت نشانه گر در صفحه تصویری کامپیوتر از انتهای یک خط یا شروع خط بعد
block time U زمان سپری شده ا لحظه شروع حرکت هواپیما تالحظه توقف
word wrap U حرکت نشانه گر روی صفحه تصویر کامپیوتر از انتهای یک خط به شروع خط بعدی
approached U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approaches U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approach U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
gyro U وسیلهای که از اندازه حرکت زاویهای یک جرم دوار
tabulation U 1-مرتب کردن جدول اعداد.2-حرکت نوک چاپ یا نشانه گر در یک فاصله معین شده در امتداد یک خط
tractor feed U روش وارد کردن کاغذ در چاپگر که سوراخهای لبه کاغذ در دندانههای چاپگر قرار می گیرند تا کاغذ به جلو برود
mileage on departure [arrival] U اندازه مسافت طی شده در زمان حرکت [ورود] خودرو
paged U کلیدی که محل نشانه گر را به اندازه خط وط یک صفحه حرکت دهد
page U کلیدی که محل نشانه گر را به اندازه خط وط یک صفحه حرکت دهد
pages U کلیدی که محل نشانه گر را به اندازه خط وط یک صفحه حرکت دهد
k day U روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
to fall in U شکم دادن راست امدن
to space out U زیاد فاصله دادن گشادترکردن
dexiotropic U واقع در طرف راست بکار برندهء دست راست راست دست
dexiotropous U واقع در طرف راست بکار برندهء دست راست راست دست
to jink right [left] U ناگهان مسیر را به راست [چپ] تغییر دادن
shifting U حرکت دادن تغییر سمت دادن لوله
ti;me to go U زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
ended U حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
ends U حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
end U حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند
pick up <idiom> U ادامه دادن ،دوباره شروع کردن
hole shot U شکست دادن حریف با شروع بهتر
hole job U شکست دادن حریف با شروع بهتر
handicaps U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicap U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
thrusts U فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
thrusting U فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
thrust U فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
print U قرار دادن حروف یا عددها در جوهر روی کاغذ
centers U قرار دادن یک متن در مرکز کاغذ یا صفحه نمایش
centre U قرار دادن یک متن در مرکز کاغذ یا صفحه نمایش
centered U قرار دادن یک متن در مرکز کاغذ یا صفحه نمایش
centred U قرار دادن یک متن در مرکز کاغذ یا صفحه نمایش
center U قرار دادن یک متن در مرکز کاغذ یا صفحه نمایش
prints U قرار دادن حروف یا عددها در جوهر روی کاغذ
printed U قرار دادن حروف یا عددها در جوهر روی کاغذ
wake up U تنظیم کردن یا شروع یا مقدار اولیه دادن
to kern U کاهش دادن [و تنظیم کردن ] فاصله دخشه ها [فناوری چاپ]
mush U افزایش ناگهانی زاویه حمله بدون شتاب قائم انی متعاقب که از اندازه حرکت در امتدادمسیر اصلی ناشی میشود
aircraft arresting hook U مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند
measure U اندازه نشان دادن
attention to port U احترام به سمت چپ یا راست کشتی افراد نظر به راست یاچپ ناو
The main road bears to the right. U این جاده اصلی به کمی راست [مورب در سمت راست] ادامه دارد.
binds U چسباندن صفحات کاغذ بهم برای شکل دادن به آنها به صورت کتاب
bind U چسباندن صفحات کاغذ بهم برای شکل دادن به آنها به صورت کتاب
following distance U فاصله بین وسائط نقلیه فاصله میان خودروها
single space U در میان سطور فقط یک فاصله گذاردن تک فاصله کردن
sheets U سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
sheet U سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
to put it on U پیش از اندازه واقعی نشان دادن
point blank range U فاصله از محل تیراندازی تاهدف فاصله تا هدف
sequential U خاتمه دادن یک کار در سیستم دستهای پیش از اینکه بعدی شروع شود
paged U 2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
pages U 2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
page U 2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
sprocket holes U مجموعه سوراخ کوچک در هر لبه مجموعهای کاغذ که امکان چرخیدن و قرار گرفتن کاغذ در چاپگر میدهد
orthotropous U دارای تخمک راست راست اسه
plain dealing U معامله راست حسینی راست باز
one two U ضربههای چپ و راست ضربه چپ با هوک راست
To lead an idle life. U راست راست راه رفتن ( ول بیکار )
warm start U شروع مجدد برنامه که متوقف شده بود ولی بدون از دست دادن داده
vertically U از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
interval U فاصله اختلاف فاصله مدت زمان
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
set up U مدت زمان بین سیگنال شروع یک برنامه و شروع آن
movement U حرکت دادن
moves U حرکت دادن
moved U حرکت دادن
stir up <idiom> U حرکت دادن
shift U حرکت دادن
move U حرکت دادن
shifts U حرکت دادن
shifted U حرکت دادن
NCR paper U کاغذ خاص تلقیح شده با مواد شیمیایی که به صورتهای مختلف استفاده میشود. پس از چاپ گرفتن این کاغذ با چاپگر impact
overexpose U بیش از اندازه لازم در معرض نورو غیره قرار دادن
scurried U بسرعت حرکت دادن
courses U بسرعت حرکت دادن
moveable U قابل حرکت دادن
propelled U بردن حرکت دادن
routes U فرمان حرکت دادن
propels U بردن حرکت دادن
interrupts U حرکت دادن وقفه
interrupting U حرکت دادن وقفه
interrupt U حرکت دادن وقفه
scurry U بسرعت حرکت دادن
route U فرمان حرکت دادن
propel U بردن حرکت دادن
course U بسرعت حرکت دادن
scurries U بسرعت حرکت دادن
moom umjigigi U حرکت دادن بدن
coursed U بسرعت حرکت دادن
scurrying U بسرعت حرکت دادن
finder U واسط کاربر گرافیکی به Macintosh اجازه دادن به کابر به مشاهده فایل ها و شروع برنامههای کاربردی با استفاده از Mouse
whiff U باصدای پف حرکت دادن وزیدن
advance U حرکت دادن چیزی به جلو
stir U حرکت دادن بهم زدن
stirred U حرکت دادن بهم زدن
advances U حرکت دادن چیزی به جلو
commercial water movement U حرکت دادن با کشتی غیرنظامی
traversed U حرکت دادن لوله در سمت
traverses U حرکت دادن لوله در سمت
traverse U حرکت دادن لوله در سمت
traversing U حرکت دادن لوله در سمت
advancing U حرکت دادن چیزی به جلو
maneuver U حرکت دادن یاحرکت کردن
stirrings U حرکت دادن بهم زدن
stirs U حرکت دادن بهم زدن
air movements U حرکت دادن ازراه هوا
front de liberation national U جبهه ازادی بخش ملی سازمان جنگجویان الجزایرکه در فاصله 4591 تا2691 برای پایان دادن به سلطه فرانسویان در الجزایر
Recent search history Forum search
1معنی لغت overfit
2Some of my translations are missing !
1To be capable of quoting
2دلیل قرار دادن no1 بجای number 1
2دلیل قرار دادن no1 بجای number 1
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
2من نمیتونم از دیکشنری فارسی به انگلیسی استفاده کنم چرا
1Profiles are unique pages where one can ‘‘type oneself into being’’
1سلام. می خواستم معنی این جمله رو بدونم :above threshold bias currents
2interfereometry
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com